قصه های زیبا
اتفاق عجیب و نجات از زلزله
در زلزله چند سال پیش اطراف مشهد این اتفاق به وقوع پیوست:
شخصی مقداری پول داشت که شبها آن را زیر سر گذاشته، میخوابید. یکی از آشنایان بعد از اطلاع، نقشهای برای سرقت آن کشید و بر طبق آن، بچه شیرخوار او را از گهواره برداشت و بیرون از اطاق برد و او را به گریه انداخت و خود گوشهای پنهان شد. مادر بچه بر اثر گریه نوزاد بیدار شد و با تعجب شوهر خود را نیز بیدار کرد و هر دو با سرعت سراغ بچه رفتند.
از آن طرف دزد، با سرعت خود را به اطاق میرساند که پولها را بردارد. ناگهان زلزله سر میرسد و دزد همراه پول زیر آوار میماند و بچه و والدین نجات مییابند. (1)
1-. از هر چمن گلی، ص 228.